بسم الله و دوری از آتش و سفید شدن پرونده اعمال
رسول اکرم ص فرمودند: چون روز قیامت شود به بنده خدا امر میشود که وارد آتش دوزخ شود، چون نزدیک دوزخ میشود میگوید: بسم الله الرحمن الرحیم و پا در دوزخ مینهد آتش دوزخ هفتاد هزار سال راه از او دور می شود.
در روایت دیگری آمده چون بنده خدا را پای میزان حساب حاضر می کنند و نامه اعمال او را در حالی که مملو از افعال و کردار زشت است به دست او می دهند در حین گرفتن نامه اعمال بنابر عادتی که در دنیا به گفتن بسم الله الرحمن الرحیم داشته آن را بر زبان جاری میکند و نامه اعمال را به دست میگیرد چون نامه اعمال را میگشاید آن را سفید میبیند در حالی که هیچ نوشته و عمل بدی در او نمیبیند. در این هنگام بنده عاصی به فرشتگانی که حاضرند میگوید: در این نامه عمل چیزی نوشته نیست که بخوانم و فرشتگان گویند: در همین نامه تمام اعمال بد تو نوشته بود اما به برکت و میمنت بسم الله الرحمن الرحیم محو شد.
منهج الصادقین، ج1، ص33
برای خوشبختی همه دعا کنیم
توی ایران اکثر مردم دارای موج منفی هستن،
به تمام اطرافیان خودشون بار منفی می فرستن،
در تمام برنامه های tv خبری از شادی و امواج مثبت نیست،
توی خیابان هیچ کس به هم کمک نمی کنه،
همه بهتر می دونیم که شاد نیستیم و از مرگ و نفرین خیلی استفاده می شود...
ابرها برای بارش نیاز به فضای مثبت دارند.
بیایید دوستانه متحد شویم و با ایجاد فضایی عاری از هر گونه بار منفی به استقبال باران برویم.
حداقل به مدت یک هفته: با فامیل و نزدیکان خود (باهمه) مهربان و با محبت باشیم،
از نفرین، توهین و فکر بد درمورد دیگران خودداری کنیم،
توی ترافیک هنگام رانندگی به حقوق یکدیگر احترام گذارده و افرادی را که قوانین را رعایت نمی کنند ، دعا کنیم،
نه توهین و نفرین....
از مرگ بر ... از تفرقه حتی از شنیدن اخبار جرم و جنایت دوری کنیم.
برای خوشبختی همه دعا کنیم.
شاید ایجاد فاز مثبت در جامعه شکل بگیرد و باران با کشور باشکوه ایران آشتی کند...
لطفاً بارها و بارها این پیغام را ارسال کنید.
منبعhttp://webaran.blogsky.com
این روزها که دیگر عملهای 20 میلیونی بینی، فک و گونه و چال گونه یا چونه تا حدودی عادی شده و حتی از مد افتاده هر دم خبری غافلگیرکننده از جدیدترین عملهای زیبایی صورت مثل پتک هوش را از سر آدم میبرد مثل عمل تغییر رنگ چشم یا کاشت نگین گوشه چشم. اما اخیرا جراحی زیبایی(!) جدیدی مد شده که اتفاقا برخی دختران و پسران ایرانی -هرچند معدود- از قافله آن عقب نماندهاند؛ عمل گوش آنهم مدل «الاغی»! است.
گوش الاغی نوع جدید جراحی زیبایی است که به تازگی پایش به بازار پر رونق عمل های زیبایی در ایران باز شده است جعفر بای آسیب شناس در گفت وگو:آفتاب یزد معتقد است در وهله اول مقصر اینگونه گرایشها در بین مردم به ویژه جوانان تبحر کافی است که برخی پزشکان به آن دامن می زنند.
رنگ مشکی چادر
رنگ شرافت............>رنگ سنگ کعبه
رنگ تقدس.............>رنگ لباس کشیش و راهب
رنگ دانایی.............>رنگ لباس قاضی
رنگ هیبت وعظمت.............>رنگ خانه کعبه
رنگ اقتدار...............>رنگ کمربند مشکی در ورزش.
.........نر میخواهد ومرد کهن
.
استاد گفت:
شیر نر میخواهد ومرد کهن
من هم گفتم :استاد شیر نر یا گاونر؟
گفتن:گاونر درست
دوستم آروم بهم گفت :چرا حال استاد گرفتی؟
اما.....
......
استاد گفت:شیر نر گفتم خواستم بفهمم حواس چند نفر در کلاس هستش .
من هم رو به دوستم کردم یه لبخند پیروز مندانه زدم.
پنکه سقفی
فرد دروغگویی می میرد و به جهان آخرت می رود.
در آنجا مقابل دروازه های بهشت می ایستد سپس دیوار بزرگی می بیند که ساعت های مختلفی
روی آن قرار گرفته بود.
از یکی از فرشتگان می پرسد:
این ساعت ها برای چه اینجا قرار گرفته اند؟ فرشته پاسخ می دهد:
این ساعت ها ساعت های دروغ سنج هستند و هر کس روی زمین یک ساعت دروغ سنج دارد
و هر بار آن فرد یک دروغ بگوید عقربه ساعت یک درجه جلوتر می رود.
مرد گفت:
چه جالب آن ساعت کیه؟! فرشته پاسخ داد: مادر ترزا، او حتی یک دروغ هم نگفته بنابراین ساعتش اصلا حرکت نکرده است.
مرد دوباره گفت:
وای باور کردنی نیست، خوب آن یکی ساعت کیه؟ فرشته پاسخ داد: ساعت آبراهام لینکلن (رئیس جمهور سابق آمریکا) عقربه اش دوبار تکان خورد!
مرد گفت:
خیلی جالبه راستی ساعت من کجاست؟ فرشته پاسخ داد: آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است
و از آن بعنوان پنکه سقفی استفاده می کنند
اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آسمانها و زمین را که آفریده و خورشید و ماه مسخر فرمان کیست؟
به یقین جواب دهند که خدا (آفریده)، پس چگونه (با این اقرار، از توحید و معرفت خدا) رویگردان میشوند؟ عنکبوت آیه ۶۱
دوهفته گذشته استاد از دانشجویان سوالی پرسید :
وبعد هریکی از دانشجویان یه چیزی گفت :من هم یه چیزی گفتم اما کاش
لال میشدم اون موقع واین حرف نمی زدم
چون من هیچ منظوری نداشتم
وچون بدون فک کردن حرف زدم از خودم به خاطر این حرف متنفرم
وبعدها فکر کردم که شاید استاد برداشته دیگه کرده باشه
اااااااااااایییییییی خدااااااااااااااا
منو بکش
....
.
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گوی ولی شناسان رفتن ازین ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بیجرم وبی جنایت
رازها در پرده ها می ماند اگر زینب نبود
حرف ها درسینه ها می ماند اگر زینب نبود
در قیام کربلا صدها حضور و خاطره
درپس تحریف ها می ماند اگر زینب نبود
انقلابی را که برپا کرد فرزند علی
خالی و بی محتوا می ماند اگر زینب نبود
قـتـلگه آن مرکز ثِـقـل قیام کربلا
با حسین درکربلا می ماند اگر زینب نبود
اوج غربت بود عاشورا و هنگام غروب
در میان خیمه ها میماند اگر زینب نبود
باغبان گلسِتانِ مصطفی در بحر خون
داغدارِ لاله ها می ماند اگر زینب نبود
مشگ ،بی آب و علم بی دست و عباس از ادب
شرمسارِ بچّه ها می ماند اگر زینب نبود
در کنار علقمه سّقای بی دست و عطش
علقمه در نینوا می ماند اگرزینب نبود
گر چه قاسم کشته شد درکربلا جای پدر
کربلا بی مجتبی می ماند اگر زینب نبود
تیر زهر آگین و حلق اصغر واشگ رباب
قصه درباد صبا می ماند اگر زینب نبود
لاله های سرخ باغ فاطمه پرپر شدند
داغ بر این لاله ها می ماند اگر زینب نبود
آتش اندر خیمهِ بیمار و زینب درتلاش
ُِمُشتِ خاکستر به جا می ماند اگر زینب نبود
در اِسارت رفت تا مردم به آزادی رسند
روح انسان در فنا می ماند اگر زینب نبود
از قیام کربلا ویرانه شد کاخ ستم
دولت ظالم به جا می ماند اگر زینب نبود
روی نی ، رأس حسین قرآن تلاوت می نمود
همچنان بر نیزه ها می ماند اگر زینب نبود
در خرابه کودکی جان داد از هجر پدر
این مصیبت در خفا می ماند اگر زینب نبود
دشمنی های یزید و ماجرای کربلا
جمله درشامِ بلا می ماند اگر زینب نبود
داروی درد "امیری"خاک پای زینب است
درد هایم بی دوا می ماند اگر زینب نبود
سر کلاس نشسته بودیم واستاد طبق معمول داشتن درس می دادند
تا اینکه صدای گوشی یکی از دانشجویان به گوش رسید
دینگ .. دینگ
یه خورده دیگه از وقت کلاس گذشت و دوباره
دینگ . دینگ
وبعد دوباره
صداش رفته بود رو اعصاب
استاد هم هیچی نمی گفتن میخواستن اون شخص از رو بره
که نمی رفت
تا اینکه دوستم که جفت من نشسته بود ومن و اون ردیف اول
نشسته بودیم
گوشی موبایلش خیلی آروم از کیفش بیرون آورد
وبه ساعتش نگاه کرد ظاهرا اون هم حوصلش سر رفته بود
این جا بود که استاد یه ژستی گرفت وبه دیوار ته کلاس خیره شد
وگفت این پیامک بازی هارو بزارید برای بعد از کلاس
ومن در
!!!!!!!!!
ماندم
بیچاره دوستم
.
والا....
ترم گذشته یکی از دانشجویان سر این که استاد قراره به همه 1نمره حضور در کلاس بدهن اعتراض کرد
برای این که همه سر کلاس حضور نداشتن وفقط برای امتحان میانترم می اومدن
البته استاد بزرگواری کردن که میخواستن این 1نمره به همه بدن وبا مخالفت اون دانشجو مواجه شدن چون این 1نمره حق اونا نمی دونست
آخرین جلسه که استاد آومدن سر کلاس گفتن دیگه 1نمره به همه نمیدن
اما بحث سر اینه که این ترم همه سرکلاس میان حتی اگه شده یک ساعت سر کلاس بشینن همش هم بخاطر 1نمره ست
ولی همه حضور دارن
نمی دونم استاد متوجه این موضوع شده یا نه........................
..................
.............................
...