دوشینه به رهگذر دیدم
ترسا زنکی سپید اندام
او سروصفت همی خرامید
شویش به عقب دوان چو خدام
گفتم به فرانسوی چه گویی
به خانم خویش؟ گفت مادام
گفتم ز خدا بترس ترسا
وندر ره زاهدان منه دام
مادام تو گشت بهر ما دام
دل در پی دام توست مادام
ابوالحسن میرزا شیخ الرئیس
سلام چطوری
واقعا توی جامعه چنین چیزایی هست
حرف زاهد زاهدان است: