-
مقصد
چهارشنبه 27 فروردین 1393 15:28
دردستانم قنوتی نیست این دستان طلب تورا دارند
-
درس همسایه غاز است
چهارشنبه 13 فروردین 1393 22:50
خوشا به حالت ای انسانی که شاد خرم عروض می خوانی در درس مانیست جز جبر و فیزیک دلم گرفته از هیپربولیک ای کاش من هم انسانی بودم باشادمانی عروض می خواندم می رفتم از نقد تامرز منطق با فلسفه عشق انگاه منطق از بس گرفتم از ایکس مشتق جان از وجودم گردید مشتق باشعر حافظ می خوانی عرفان ما بسط سینوس یا حجم لیوان ماطول قوس وانتگرال...
-
ایام فاطمیه
چهارشنبه 28 اسفند 1392 21:29
امسال محبان فاطمه عید ندارند...
-
من و پدر بزرگم
جمعه 23 اسفند 1392 21:16
من وپدربزرگم مشخصات پدربزرگ م(فکرنکنید گم شده)فقط توذهن داشته باشین پیردر آستانه 90 سالگی خمیده عصا بدست، موقع راه رفتن تلو تلو می خوره عینک ذره بینی میزنه 10تا دندون بیشتر نداره «خیلی دوسش دارم » و اینکه( قدر بابا بزرگاتون رو بدونین) جهیزیه مادر بزرگ وقتی بهمش میگم از قدیما بگو چکار می کردین زندگی چطور بود؟ طبق معمول...
-
در سایه!!!
جمعه 2 اسفند 1392 22:14
درسایه آن روز مثل این که دلتنگ وخسته بودی در آن اتاق کوچک تنها نشسته بودی هی آه های سرد کشدارمی کشیدی هی پشت هم درآن روز سیگار می کشیدی دیوارها هم انگار بودند غم گرفته -حالت بگو چه طور است؟ -یکم دلم گرفته -با شاعری چه طوری؟ شعر جدید داری؟ -دارم ولی دوباره تکراری و شعاری گفتم که درد خیلی کرده تو را اذیت! باخنده...
-
ذخیره کن
جمعه 2 اسفند 1392 22:05
ذخیره کن! مردی ثروتمندی از دنیا رفته بود. او را برای حساب کتاب آوردند. نامه ی اعمالش را نگاه کردند. مرد ثروتمند در دنیا با مردم معامله می کرد وهنگامی که کارگزارانش می خواستند حساب کتاب کنند به آنها می گفت: از طلب کردن بدهی بیچارگان ودرماندگان بگذرند وبا آنها به انصاف رفتار کنید. همین کارنیک او رضایت پروردگار را جلب...
-
به وبلاگ بانوی شهر خوش اومدید
چهارشنبه 30 بهمن 1392 22:16
به وبلاگ بانوی شهر خوش اومدید.